ارزیابی عملیات
عملیات کربلای 5 ضمن تثبیت موقعیت برتر سیاسی – نظامی جمهوریاسلامی که با فتح فاو حاصل شده بود، به لحاظ پیشروی در زمین منطقه شرق بصره و نزدیک شدن رزمندگان اسلام به شهر بصره و قرار گرفتن این شهر در برد توپخانه، قوای جمهوریاسلامی ایران را در برابر حملات وسیع دشمن به شهرها و مردم بیدفاع، از موقعیت مناسبی برخوردار کرد تا با عملیات بازدارنده و اجرای آتش پرحجم توپخانه و «کاتیوشا» روی شهر بصره، عراق را از ادامه حملات به شهرها منصرف کند. علاوه بر این، درهم شکستن قویترین استحکامات دشمن در این منطقه،حاکی از توانمندی رزمندگان اسلام و ناتوانی دشمن در مقاومت و بازپسگیری مناطق تصرف شده بود. ضمن اینکه انهدام وسیع ارتش عراق، از جمله ویژگیهای عملیات کربلای 5 بود که در ابعادی حتی غیرقابل مقایسه با عملیاتهای گذشته صورت گرفت.
انهدام دشمن در کربلای 5، به مراتب، بیش از عملیات والفجر8 بود، به گونهای که حتی تحلیلگران غرب، ناچار از اعتراف به گوشهای از این مسئله شدند. انهدام دشمن موجب شد، علیرغم اینکه زمین شلمچه از ارزشمندی قابل ملاحظهای در زمینه سیاسی - نظامی برخوردار بود، دشمن حفظ نیرو را بر حفظ و یا بازپس گیری مناطق تصرف شده، ترجیح دهد. علاوه بر آمار و ارقام نتایج عملیات، از حیث ضربات وارده بر ماشین نظامی عراق (نیرو و امکانات) که در جدول انتهای همین گزارش خواهد آمد، نکات بارزی در عملیات کربلای 5 وجود داشته، که در زیر، با رعایت اختصار، به مواردی از آنها اشاره میشود:
غافلگیر شدن دشمن در منطقه حساس و باارزشی چون شلمچه، با وجود اشراف کامل بر منطقه، از بارزترین ویژگیهای عملیات کربلای 5 محسوب میشود. علاوه بر گرد و غبار و مه غلیظ روز آخر و همچنین زمان عملیات (2 بامداد)، عوامل اساسی دیگری در ایجاد این غافلگیر مؤثر بودهاند:
1 - تحلیل و تصورات دشمن نسبت به تواناییهای موجود در قوای نظامی جمهوری اسلامی، جهت طراحی عملیات و سازماندهی نیروها.
2 - فاصله زمانی عملیات کربلای 5 با کربلای 4:
عملیات کربلای 5 تنها پس از گذشت 15 روز از عملیات کربلای 4، آغاز شد. فاصله زمانی یاد شده در مقایسه با گذشته جنگ، بیسابقه و منحصر به فرد است.
3 - خودداری از انجام عملیات اصلی در منطقة شرقی بصره در سابق:
انصراف جمهوری اسلامی از انجام عملیات گسترده و اصلی در شرق بصره، پس از رمضان، نقشی در تلقی و تصور دشمن نسبت به عملیات کربلای 5، داشت و دشمن تصور نمیکرد که منطق شلمچه، آن هم به عنوان عملیات گسترده، مورد نظر جمهوری اسلامی قرار بگیرد.
4 - استحکامات دشمن:
چنانچه اشاره شد شلمچه به منزله یکی از قویترین دژهای دشمن، محسوب میشد و این، برای حاکمان بغداد و ارتش عراق، به معنی دیوارههای غیرقابل نفوذ تلقی میشد. و همین اعتماد بیش از اندازه نسبت به منطقه، تأثیری بسزایی در غافلگیری دشمن داشت.
مقاومت و ایستادگی نیروها در مقابل حجم شدید آتش توپخانه،ادوات، بمبارانهای هوایی و ... در نگهداری دستاوردهای عملیات کربلای 5، فوقالعاده زیاد و غیرقابل تصور بود. عزم راسخ به توسعه سرپل گرفته شده در شلمچه و حفظ آن، باعث شده بود برادران هرگونه سختی را به جان و دل بخرند. 45 گردان توپخانه دشمن، نقطه به نقطه شلمچه را تحت پوشش خود داشت ولی این هرگز به روحیه بالای نیروهای بسیجی خللی وارد نمیکرد. فرمانده لشکر 8 نجف، در گزارشی به فرماندهی کل سپاه، روحیه رزمندگان را این گونه توصیف میکند:
«روحیه بچهها بیسابقه است؛ هیچ وقت اینطور نبوده، بسیجیها از گرد و غبار سیاه شدهاند، ولی میایستند.»
فرمانده لشکر 32 المهدی نیز در همین رابطه میگوید: «خدا شاهد است تا به حال اینچنین روحیهای را در نیروها ندیده بودم ... قبلاً در جاهایی که آتش دشمن شدید بود، به محض زخمی یا شهید شدن یک رزمنده سریعاً برای تخلیه کردن او داوطلب حاضر میشد ولی در اینجا به هر کسی میگفتیم که برای تخلیه مجروحین کمک کنید، میگفتند: نیروهای تخلیه مجروح هستند، من رزمندهام، آمدهام بجنگم.»
تراکم آتش دشمن و خودی
پس از گذشت چند روز از عملیات،دشمن که خود را پیدا کرده و فلشهای اصلی عملیات را پی برده بود،بیشتر یگانهای توپخانه خود را وارد منطقه کرد - بیش از 45 گردان- و بدون هیچگونه محدودیت، به ریختن آتش در منطقه، اقدام کرد. شدت آتش دوطرف درگیر در منطقه، به حدی بود که تا گذشت چندین ساعت از روز (به خاطر ادامه اثر سردی هوا)، از سنگینی گاز ناشی از سوختن باروت، فضای منطقه همچنان تیره و تار بود - به طوری که هواپیماهای خودی و دشمن، در ساعات اولیه، از دید کافی برخوردار نبودند. مقدار گازهای موجود در هوا، به حدی زیاد بود که تنفس را مشکل میساخت.
«این طور آتش را من تا به حال ندیده بودم... جنگ اینجا تماشایی است... قوطی کنسرو روی زمین سالم نمانده! من نمیدانم اینجا چقدر برای دشمن اهمیت دارد! یک سرمایه کلانی روی نهر جاسم گذاشته است. این قدر آتش میریزد که اسرا را هم نمیشود آورد عقب. تلف میشوند …».
متقابلاً، آتش خودی نیز همچون عملیات فاو، حجیم و متمرکز بود و با توجه به نقطه ضعفی که ما از عراق سراغ داشتیم (اتکای به جادههای ارتباطی)، با آتش دیدهبانی شده خود، تلفات غیرقابل جبرانی بر آنها وارد کردیم. اسرای عراقی بدون استثنا از شدت آتش ما و مؤثر بودن آن، با شگفتی یاد میکردند.
یگانهای عراقی که بدون توجیه و با تعجیل وارد منطقه میشدند، قبل از رسیدن به محل درگیری، بر اثر آتش خودی تلفات زیادی متحمل میشدند به طوری که گاهی اوقات، از یک گردان، فقط چندین نفر پای کار میرسیدند.
سرعت عمل در گرفتن جای پا،سرعت عمل در شکستن خط
عامل اصلی موفقیت سپاه در عملیات کربلای 5، سرعت عمل یگانهای خط شکن در شکستن خط و گرفتن دو سرپل استراتژیک در غرب کانال ماهی و شمال پنج ضلعی بود. به عنوان نمونه، لشکر 41 ثارالله که چهار رده دفاعی دشمن را در مقابل خود داشت پس از شکستن هر رده، بدون اینکه به پاکسازی کامل آن بپردازد، بنابر ضرورت تصرف سرپل، در غرب کانال به پیشروی خود ادامه داده و در کمال ناباوری دشمن، در همان اوائل صبح موفق به عبور از پل و گرفتن جای پا در غرب کانال ماهی شد.
گرفتن جای پا در پنجضلعی شلمچه توسط لشکر 19 فجر و 31 عاشورا نیز همین وضع را داشت. در توسعه و گسترش جای پا و تداوم عملیات نیز از این گونه حرکات، به کرات از یگانها دیده شد. حرکت لشکر 105 قدس در «بوارین»، لشکر 8 نجف در نهر هسجان و ... از این نمونهاند.
عبور یگان از یگان
گاه، محدودیت زمین منطقة عملیاتی و تعداد زیاد یگانهای عمل کننده حکم میکند که تعدادی از یگانها نقش خط شکن را داشته، تعدادی دیگر با عبور از آنها، به گسترش و توسعه جای پای گرفته شده بپردازند. عملیات کربلای 5، در این زمینه - در طول جنگ - از جایگاه ویژه برخوردار است.
نمونه بارز این مسئله را میتوان در عبور لشکر 25 کربلا از لشکر 41 ثارالله در غرب کانال ماهی مشاهده کرد. لشکر 41 که در همان آغاز صبح، سرپل مناسبی در غرب کانال ماهی به تصرف خود درآورد سریعاً هرگونه امکانات و همکاریهای لازم را برای عبور لشکر 25 - که نقش اساسی در حفظ سر پل داشت - فراهم آورد.
انعطافپذیری در طرح مانور (استفاده از اصل موفقیت در عملیات
کلیت مانور تعیین شده در عملیات کربلای پنج، با آنچه در عمل به وقوع پیوست، نزدیکی زیادی داشت، اما در جزئیات مانور، بنابه شرایط پیش آمده در عملیات و برخوردهای گوناگون دشمن، تغییرات زیادی رخ داد. این تغییرات هرچند از نظر مقدار آمادگی یگان، توجیه نسبت به زمین، وضعیت عقبه و ...مشکلاتی را برای یگانها ایجاد میکرد، ولی وجود انعطافپذیری در یگانها باعث میشد ما از اصل «استفاده از موقعیت»، به خوبی سود برده و در جاهایی که دشمن را دارای نقطه ضعف میدیدیم با وارد کردن یگان جدید به گسترش موفقیتهای خود میپرداختیم و یا بالعکس، در جاهایی که توان دستیابی به اهداف خود را نداشتیم، با وارد کردن یگان جدید به منطقه نسبت به رفع مشکل اقدام میکردیم. به عنوان مثال، ما وقتی در شب اول و دوم در جناح راست عملیات موفق نشدیم «پل بوبیان» را بهطور کامل بهتصرف خود درآوریم تدبیر فرماندهی این شد که برای تقویت آن جناح، لشکر 32 انصار - که برای کار دیگری در نظر گرفته شده بود - سریعاً به این منطقه مامور شود و این لشکر با کمک یگانهای دیگر، موفق به تصرف «کلهگاوی» شد.
زدن به عقبه و جناح دشمن
عملیات کربلای 5 همچون عملیات گذشته نشان داد که نیروهای خودی، هرگاه به جناح و عقبه دشمن بزنند کار با موفقیت همراه خواهد بود. ویژگی خاص منطقه و پدافند ردههای دشمن به طرف شرق به ما حکم میکرد که از شمال به پشت دشمن بزنیم. موفقیت در تصرف سرپل غرب کانال ماهی، تصرف سرپل در شمال پنجضلعی، سقوط بوارین، سقوط خط الدوعیجی، سقوط مقرهای فرماندهی دشمن، باز شدن جاده شلمچه و ... همگی نتیجه ضربه زدن از جناح به عقبه دشمن بوده است.
ابتکارات ویژه یگانها
ابتکارات ویژه یگانهای سپاه در طرح مانورهای پیچیده، اکثره خارج از تصور و ذهن کلاسیک فرماندهان نظامی دشمن است و همین امر، باعث سردرگمی و تزلزل دشمن در مواجهه با چنین طرحهایی است.
الف: در مجموع، نزدیک دو ماه درگیری بیوقفه در شرق بصره(از شروع عملیات کربلای 5 تا پایان عملیات تکمیلی (65/12/25) ضربات جبرانناپذیری بر ارتش عراق وارد آورد به طوری که عراق مجبور شد برای رفع این صدمات، سریعاً دست به بازسازی یگانهایش بزند.
ب: آخرین آمار انهدام نیروی دشمن تا پس از عملیات تکمیلی کربلای 5:
132 تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده، وارد منطقه شده، با رزمندگان اسلام درگیر شدند.
55 تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده، به طور 100 درصد منهدم شده و از منطقه خارج شدند.
67 تیپ زرهی، مکانیزه، نیروی مخصوص و پیاده به طور 50 درصد منهدم شدند.
حداقل 35 درصد ارتش عراق در این عملیاتها منهدم شد که این، دو برابر تلفات دشمن در عملیات والفجر 8 است.
حدود 30 هزار نفر از ارتش عراق کشته شدند که از این عده، 1500 نفر افسر، 5000 درجهدار و مابقی سرباز بودد که حداقل 20 فرمانده تیپ، 70 فرمانده گردان و بیش از 200 فرمانده گروهان در بین کشتهشدگان بودند.
حدود 70 تا 80 هزار نفر از پرسنل دشمن مجروح شدند که حداقل 10 هزار نفر از آنها معلول و بهطور کلی از رده خارج شدند.
تعداد 2650 نفر از حداقل 85 یگان دشمن، به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.
مجموع و انواع یگانهای دشمن که به منطقه عملیاتی کربلای 5 وارد شدند
سپاه، تیپ پیاده، تیپ زرهی، تیپ مکانیزه، تیپ نیرو مخصوص، جمع به ترتیب:
سپاه هفتم 20 تیپ،2 تیپ،2 تیپ،1 تیپ،جمع:25 تیپ
سپاه سوم 23 تیپ،3 تیپ،3 تیپ،1 تیپ،جمع:30 تیپ
سپاه ششم 8 تیپ،2 تیپ،1 تیپ،1 تیپ،جمع:12 تیپ
سپاه چهارم 11،تیپ 4 تیپ،2 تیپ،2 تیپ،جمع:19 تیپ
جمع 62 تیپ، 11 تیپ، 8 تیپ،5 تیپ،جمع:86 تیپ
تجهیزات انهدامی و یا غنیمت گرفته دشمن به شرح زیر است
تانک و نفربر870 دستگاه،230 دستگاه
خودرو 1000 دستگاه،200 دستگاه
توپ ضدهوایی،120 قبضه 100 قبضه
توپ صحرایی،180 دستگاه،20 دستگاه
ادوات (106 خمپاره)،400 دستگاه،250 دستگاه
هواپیما،45 فروند
هلیکوپتر7 دستگاه
وسایل مهندسی،150 دستگاه،100 دستگاه.
انهدام ارتش عراق در این عملیات تنها با عملیات رمضان و عملیات والفجر 8 قابل مقایسه است. از جنبه فروپاشی ارتش عراق نیز، عملیات کربلای 5 را میتوان با عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس مقایسه کرد.تلفات ارتش عراق در عملیات کربلای 5 به اندازهای بود که جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی کردستان گفت: «خبری به دست ما رسید که فرمانده سپاه یکم عراق گفته است: "ما در عملیات کربلای 5 بیش از 50 هزار تن تلفات داشتهایم".»
جنبه مهم دیگر این عملیات غلبه ابتکار عمل سپاه بر اندیشه و قدرت نظامی عراق بود. همچنین در این عملیات فرماندهان بزرگی همچون، حسین خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین (ع) و شهید اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر به شهادت رسیدند. به علاوه حجتالاسلام عبدالله میثمی روحانی مجاهد و عارف (از دفتر نمایندگی امام (ره) در سپاه) که در سختترین شرایط، رزمندگان و فرماندهان را یاری میکرد به شهادت رسید.